تو اومدی... بعد ۵ سال، باریک و بلند... زیبا... تو همیشه منو یاد شعر شاملو میندازی که میگفت: بالا بلند بر جلو خان منظرم چون گردش اطلسی ابر قدم بگذار...
چقدر نفسگیر بود تا اون هواپیما بشینه و شما ازش پیاده بشین. چقدر چهره سفر تو بعضی جاها ترسناک و مهآلوده...
کاش آدما از هم دور نمیشدن...
+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 5:0 توسط طوبا آذرگشب
|
می خواهم آب شوم در گستره افق،