یاد دوست
نامت
گل واژه ای به سپیدای ماهتاب و سپیده است
با عطرِ باغِ اطلسی
و دشت های گرمِ شب بوهایِ دشتستان...
نامت
گلِ هزار بهارِ نیامده است... 
نامت
تمام شب هایم
و گستره ی خمیده ی رویاهایم را
پر می کند...
نامت در چشمانم
چون لاله، سرخ
چون نسترن، سپید
و مثل سرو، سبز می ایستد...!
"منوچهر آتشی"
*روستای سرزیارت، جمعه 95/10/10
+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم دی ۱۳۹۵ ساعت 9:24 توسط طوبا آذرگشب
|
می خواهم آب شوم در گستره افق،